سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش دو گونه است : در طبیعت سرشته ، و به گوش هشته ، و به گوش هشته سود ندهد اگر در طبیعت سرشته نبود . [نهج البلاغه]
ساقی کربلا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دانلود مداحی

9. حسین سیب سرخی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 دل شکسته    تن خسته    نفسش بالا نمی آد 332 0:02:38
2 همه هستم    همه بودم    ای گل یاس کبودم 273 0:02:9
3 دلم را از غم مادر سرشتند 447 0:03:35
4 شکسته بال و پری زآشیانه می بردند 329 0:04:29
5 فاطمه جان    فاطمه جان 359 0:04:54
6 زدستم می رود یارم   گره اُفتاده بر کارم 473 0:06:28
7 یک کوه رنج و ماتم، باشد مرا به سینه 502 0:06:48

10. حاج احمد واعظی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 ای هم آشیانم، عزیزم، چرا زلانه می روی 426 0:05:50

11. روح الله بهمنیی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 ای بانوی رشیدم از زینبت شنیدم 1,056 0:05:59
2 ام ابیها فاطمه فاطمه فاطمه 1,188 0:03:22
3 یاور حیدر غریبونه میون بستر غرق خونه 560 0:01:35
4 دل پریده تو صحنه مسجد نگاه تو 1,417 0:06:01
5 قرآن بخونید که شاید مریضه علی شفا بگیره 1,100 0:03:07

12. سید مجید بنی فاطمه

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 نمی تونم روی خاک گلم رو پرپر ببینم 1,242 0:07:02
2 منم بی درد و درمانم ، چگونه جان سپردی 1,664 0:04:43
3 زهر جفا تسکین لحظه آخرین شده 1,495 0:08:29
4 مادر مادر مادر 315 0:04:19
5 بر گرد بستر تو، همچون پروانه ای ببین 268 0:03:40

13. حاج عبدالرضا هلالی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 حیدر بابا    ای شهریار عالم 348 0:02:46
2 مادر، دردت به جونم 748 0:05:41
3 مادر ما، مادر تمومه عالمه 535 0:04:33
4 فاطمه اشکم شد از دیده روانه 743 0:05:04
5 بانوی خانه ام، از خانه می روی 476 0:03:14
6 یادم می آد اون قدیما با بچه های کوچمون 342 0:04:41
7 آنکه باشد قلب او مانند آئینه، در پی تابوت مادر ... 281 0:02:21
8 مرو که بی تو زهرا     شوم انیس غم ها 368 0:03:06
9 این روزا مادر خَسته ام دیگه بی جوش و خروشه 496 0:04:11
10 آهای مردم دنیا    غم عالم همینه 279 0:02:20
11 بر سر شانه رود تابوت آلاله 424 0:03:34

14.مهدی اکبری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 یاس کبود حیدرم در بین دیوار درم 2,211 0:12:33

15. احد قدمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 بانوی خسته   ای دل شکسته   اُمُّ الائمه   یافاطمه 613 0:04:38

16. ملا باسم

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
2 هذه مفاوز کربله 541 0:04:36

17. ابوالفضل بختیاری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 بسوزد چو شمعی برابرت زینب 1,969 0:05:35
2 خاتون دو عالم، دختر نبی خاتم، اشفعی لنا  یازهرا 499 0:04:15

18.ابراهیم رحیمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 دیده شد دریای خون گوهر نمیدانم چه شد - فاطمیه اول سال 88 (جدید) 1.397 0:05:57

19.مهدی مختاری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 گر بروی میمرم از تنهایی،زهرای من - فاطمیه اول سال 88 (جدید) 1.149 0:04:53
2 ای بانوی رشیده ام، از داغ تو خمیده ام - فاطمیه اول سال 88 (جدید) 1.473 0:05:01

20.دیگران

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 در کنار بستر تو تا سحر بیدارم امشب - فاطمیه اول سال 88 (جدید) 2.309 0:09:51
2 میسوزی و میسازی، آماده ی پروازی - فاطمیه اول سال 88 (جدید) 1.967 0:08:22

برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون  کلیک راست نموده
و  گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.

صفحه:          1          2


 

 


Copyright


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید رضا شاپورآبادی ( سه شنبه 89/2/7 :: ساعت 10:28 صبح )

»» حر

برخورد امام با لشکر حر

حضرت سپس حرکت نمود تا به گردنه بطن رسید آنجا به یارانش فرمود مرا کشته بدانید اصحاب گفتند چرا؟ ابا عبدالله: خزایی دیدم که سگهایی مرا می گزند و سگی ابلق از همه بدتر بود. سپس از گردنه سرازیر شدند تا به شراف رسید آنجا هم دستور فرمودند آب بیشتری بردارند از شراف حرکت کردند در بین را یکی از همراهان حضرت تکبیر گفت و جمله لا حول و لا قوه الا بالله را تکرار نمود . امام علت را پرسید عرض کرد من به این سرزمین آشنا هستم .

در اینجا نخل وجود ندارد ولی از دور نخل دیده می شود عده ای گفتند گوش اسبان است و پرچم می باشند و ایشان هستند . حضرت فرمان دادند در اینجا پناهگاهی هست که آنرا پشت خودمان قرار می دهیم آن پناهگاه تپه ذوجسم بود امام دستور داد چادرها را زدند آنها نزدیک به هزار نفر سوار به فرماندهی حربن یزد بودند در گرمای ظهر نیروهای حر مقابل امام و یارانش ایستادند امام نیز به یارانش فرمود به آنها آب بدهید حتی به اسبان آنها نیز آب دادند هنگام اذان امام به حجاج بن مسروق دستور داد اذان بگوید. سپس امام (بعد از حمد و ثنا فرمود ای مردم نزد شما نیامدم تا اینکه نامه های شما آمد که ما امام نداریم نزد ما بیا شاید خداوند بوسیله تو ما را هدایت کند اگر بر سر قول خود هستید من آماده ام و به وجه اطمینان بخشی پیمان خود را به من بدهید و اگر نمی کنید و آمدن مرا خوش ندارید بر گردم به همانجا که از آن آمده ام)  سپس به موذن گفت اقامه بگوید نماز جماعت را خواندند هنگام عصر حسین به اصحاب دستور حرکت داد و یکبار دیگر برای اتمام حجت فرمود (ای مردم اگر شما تقوی داشته باشید و حق را به اهلش واگذارید خدا را پسندیده تر است و ما خاندان محمدیم و به ولایت به شما شایسته تریم اگر ما را نخواهید و بر خلاف نامه ها و فرستادگانی که نزد من فرستادید نظر دارید من بر می گردم) حربن یزید گفت به خدا من از این نامه و فرستاده گانی که می فرمائید خبر نداریم حسین به یکی از یارانش عقبه بن سمعان فرمود آن نامه ها جلوی او بریزید حر گفت ما از آن کسانی نیستیم که نامه نوشتند و دستور داریم از تو دست برنداریم که در کوفه به نزد ابن زیاد ببریم امام به اصحابش فرمود سوار شوید و برگردید دید خواستند که برگردند گردند حر مانع شد و حسین به حر فرمود سکلتکت امک  مادرت به عزایت بگرید حر گفت اگر شخص دیگری از عرب چنین می گفت از جوابش نمی گذشتم ولی من نمی توانم جز به نیکی نام مادرت را ببرم ولی من تو را رها نمی کنم و گفت من دستور جنگ با تو را ندارم اگر امتناع داری از راهی برو که به کوفه نرود و به مدینه نرسد این پیشنهاد مورد ستون واقع شد و سپس حضرت به سوی غریب سپس قادسیه و سپس به بیضه رسید و برای اصحاب خود و حر بن یزید خطبه ای خواند (بعد از حمد و ثنا فرمود هر که سلطان جوری ببیند که حرام خدا را حلال شما رد و پیمان خدا را بشکند و سنت رسول خدا را مخالفت کند و در میان بندگان خدا به ناحق عمل کند و در برابر او سکوت نماید بر خدا لازم است که او را همنشین وی سازد این زمامداران به فرمان شیطان چسبیده اند و فرمان خدا را وا نهاده اند و فساد را رواج دادند و بیت المال را خاص خود نمودند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام دانستند من سزاوارتر هستم برای تغییر دهند = خاصه های شما به من رسید و فرستادگان شما گفتند که با من بیعت کردید و تععهد نمودید مرا به دست دشمن ندهید من حسین بن علی فرزند فاطمه دختر رسول خدایم جانم با جان شماست و خاندانم، خاندان شما عهد خود را شکستید و اینکار را با پدر و برادر و پسر عمم مسلم بن عقیل کردید ، فریب خورده شما بیچاره است بخت خود را وا?گون کردید و خدا مرا از شما بی نیاز کند والسلام علیکم ...

راوی می گوید سپس زبیر بن قیس برخاست و گفت یابن رسول الله بخدا اگر دنیا همیشه باشد و مادر آن جاویدان بردیم و تنها برای یاری تو از آن بیرون می رفتیم بیرون رفتن با تو را بر اقامت در آن اختیار می کردیم راوی همچنین می گوید حسین (ع) در حقش دعا کرد. سپس نافع بن هلال بن نافع بجلی برخاست و گفت بخدا ما از بقاء پروردگار خود ناخوش نیستیم و بر اراده خود هستیم با دوستانت دوستی و با دشمنانت ، دشمنی کنیم سپس یزید بن خیضر برخاست و گفت یا بن رسول الله خدا بر ما منت نهاد که پیش رویت نبرد کنیم تا پاره پاره شویم و در قیامت، جدت شفیع ما باشد سپس امام و اصحاب کردند تا به محذیب الهجانات رسیدند ناگاه چهار شتر سوار از کوفه آمدند و طماح بن عدی رهبرشان بود کحربن یزید رو به آنها کرد و گفت اینها اهل کوفه هستند من اینها را زندانی می کنم امام فرمود اینها یاران من هستند و با جان خود از اینها دفاع می کنم.

اصحاب امام برگزیدگان عصر او بودند که به مقام شامخ مصلحان جهان رسیده و در گوشه و کنار پراکنده بودند و یکی از اسرا سفر حضرت از مدینه به سوی مکه و از مکه به سوی کوفه و گرفتاریهای سر راه همان جمع آوری آنان بوده است و اگر نه این 4 نفر از کوفه خود دلیل روشنی برای این موضوع است که از وضع مسافرت حضرت بی اطلاع بودند و از بیراهه خود را به حضرت می رساندند) امام از آن 4 نفر که از کوفه آمده بودند خبر پرسید محمدبن عبدالله عائدی یکی از همان 4 نفر عرض کرد مردان کوفه رشوه کلانی گرفته اند و حکومت دل آنها را به دست آورده و همه بر علیه شما محکومند از حال قیس بن مسمر پرسید و او خبر شهادت قیس را گفت امام اشک ریختند و فرمودند بار خدایا ما و آنها را در بهشت جای ده و در قرارگاه رحمت خود و جای گنجینه ثوابت ما را نعمت ده امام حرکت نمودند تا به قصر بنی مقاتل رسید آخر شب امام حسین دستور داد دوباره مشکهای آب را پر کنند و از قصر مقاتل کوچ کردند عقبدبن سمعان می گوید با حضرت می رفتیم که در پشت اسب خود آقا چرتی زد و بیدار شد و کلمه استرجاع را به زبان آورد و دو سه بار تکرار نمود.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید رضا شاپورآبادی ( شنبه 88/9/28 :: ساعت 1:54 عصر )

»» کرب و بلا

بدانکه در روز ورود آن حضرت به کربلا خلاف است واصح اقوال آنست که ورود آن جناب به کربلا در روز دوم محرم الحرام سال شصت و یکم هجرت بوده و چون به آن زمین رسید پرسید که این زمین چه نام دارد؟ عرض کردند کربلا می‌نامندش، چون حضرت نام کربلا شنید گفت:

اّلّلهُمَّ اِنّ اَعُوذُبِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَالْبَلآءِ

پس فرمود که این موضوع کرب و بلا و محل محنت و عنا است فرود آئید که اینجا منزل و محل خیام ما است، و این زمین جای ریختن خون ما است. و در این مکان واقع خواهد شد قبرهای ما، جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اینها پس در آنجا فرود آمدند. و جز نیز با اصحابش در طرف دیگر نزول کردند و چون روز دیگر شد عمر بن سعد (ملعون) با چهار هزار مرد سوار به کربلا رسید و در برابر لشکر آن امام مظلوم فرود آمدند.

ابوالفرج نقل کرده پیش از آنکه ابن زیاد عمر سعد را به کربلا روانه کند او را ایالت ری داده و والی ری نموده بود چون خبر به ابن زیاد رسید که امام حسین علیه السلام به عراق تشریف آورده پیکی به جانب عمر بن سعد فرستاد که اولا برو به جنگ حسین و او را بکش و از پس آن به جانب ری سفر کن. عمر سعد به نزد ابن زیاد آمده گفت ای امیر از این مطلب عفو نما گفت ترا معفو می‌دارم و ایالت ری از تو باز می‌گیرم عمر سعد مردد شد مابین جنگ با امام حسین علیه السلام و دست برداشتن از ملک ری لاجرم گفت مرا یک شب مهلت ده تا در کار خویش تاملی کنم پس شب را مهلت گرفته و در امر خود فکر نمود، آخرالامر شقاوت بر او غالب گشته جنگ سیدالشهداء علیه السلام را به تمنای ملک ری اختیار کرد، روز دیگر به نزد ابن زیاد رفت و قتل امام علیه السلام را بر عهده گرفت پس ابن زیاد با لشکر عظیم او را به جنگ حضرت امام حسین علیه السلام روانه کرد.

سبط ابن الجوزی نیز فریب به همین مضمون را نقل کرده، پس از آن محمد بن سیرین نقل کرده که می‌گفت معجزه‌ای از امیرالمومنین علیه السلام در این باب ظاهر شد، چه آن حضرت گاهی که عمر سعد را در ایام جوانیش ملاقات می کرد به او فرموده بود وای بر تو یابن سعد چگونه خواهی بود در روزی که مردد شوی مابین جنت و نار و تو اختیار جهنم کنی.

و بالجمله چون عمر سعد وارد کربلا شد عروه بن قیس احمسی را طلبید و خواست که او را به رسالت به خدمت حضرت بفرستد و از آن جناب بپرسد که برای چه به اینجا آمده‌ای و چه اراده داری، چون عروه از کسانی بود که نامه برای آن حضرت نوشته بود حیا می‌کرد به سوی آن حضرت برود و چون سخن گوید، گفت مرا معفو دار و این رسالت را به دیگری واگذار، پس ابن سعد بهر یک از رؤسای لشکر که می گفت باین علت ابا می‌کردند زیرا که اکثر آنها از کسانی بودند که نامه برای آن جناب نوشته بودند و حضرت را به عراق طلبیده بودند پس کثیر بن عبدالله که ملعونی شجاع و بی‌باک و بی‌حیائی فتاک بود برخاست و گفت که من برای این رسالت حاضرم و اگر خواهی ناگهانی او را به قتل در آورم عمر سعد گفت این را نمی‌خواهم ولیکن برو به نزد او و بپرس که برای چه باین دیار آمده. پس آن لعین متوجه لشکرگاه آن حضرت شد. ابوثمامة صائدی را چون نظر بر آن پلید افتاد به حضرت عرض کرد که این مرد که به سوی شما می‌آید بدترین اهل زمین و خونریزترین مردم است این بگفت و به سوی کثیر شتافت و گفت اگر به نزد حسین علیه السلام خواهی شد شمشیر خود را بگذار و طریق خدمت حضرت را پیش دار گفت لاوالله هرگز شمشیر خویش را فرو نگذارم همانا من رسولم اگر گوش فرا دارید ابلاغ رسالت کنم وار نه طریق مراجعت گیرم. ابوثمامه گفت پس قبضه شمشیر ترا نگه می دارم تا آنکه رسالت خود را بیان کنی و برگردی گفت به خدا قسم نخواهم گذاشت که دست بر شمشیرم گذاری گفت به من بگو آنچه داری تا به حضرت عرض کنم و من نمی‌گذارم که چون تو مرد فاجر و فتاکی با این حال به خدمت آن سرور روی، پس لختی با هم بد گفتند و آن خبیث به سوی عمر سعد برگشت و حکایت حال را نقل کرد، عمر قره بن قیس حنظلی را برای رسالت روانه کرد. چون قره نزدیک شد حضرت با اصحاب خود فرمود که این مرد را می‌شناسید؟ حبیب من مظاهر عرض کرد بله مردیست از قبیله حنظله و با ما خویش است و مردی است موسوم به حسن رای و من گمان نمی‌کردم که او داخل لشکر عمر سعد شود. پس آن مرد آمد به خدمت آن حضرت و سلام کرد و تبلیغ رسالت خود نمود، حضرت در جواب فرمود که آمدن من بدینجا برای آنست که اهل دیار شما نامه‌های بسیار به من نوشتند و به مبالغه بسیار مرا طلبیدند، پس اگر از آمدن من کراهت دارید برمی‌گردم و می‌‌روم پس حبیب رو کرد به قره و گفت وای بر تو ای قره از این امام به حق روی می‌گردانی و به سوی ظالمان می‌روی بیا یاری کن این امام را که به برکت پدران او هدایت یافته‌ای، آن بی‌سعادت گفت پیام ابن سعد را ببرم و بعد از آن با خود فکر می‌کنم تا ببینم چه صلاح است. پس برگشت به سوی پسر سعد و جواب امام را نقل کرد، عمر گفت امیدوارم که خدا مرا از محاربه و مقاتله با او نجات دهد. پس نامه‌ای بابن زیاد نوشت و حقیقت حال را در آن درج کرده برای ابن زیاد فرستاد. حسان بن فائد عبسی گفت که من در نزد پسر زیاد حاضر بودم که این نامه بدو رسید چون نامه را باز کرد و خواند گفت:

یِرجُوُ النَّجاتَ وَلاتَ حینَ مَناصٍ<\/h3>

الانَ اِذْ عُلّقَتْ مُخالِبُنابِه<\/h3>

یعنی الحال که چنگالهای ما بر حسین بند شده در صدد نجات خود برآمده و حال آنکه ملجاء و مناصی از برای رهائی او نیست. پس در جواب عمر نوشت که نامه تو رسید به مضمون آن رسیدم، پس الحال بر حسین عرض کن که او و جمیع اصحابش برای یزید بیعت کنند تا من هم ببینم رای خود را در باب او بر چه قرار خواهد گرفت والسلام. پس چون جواب نامه به عمر رسید آنچه عبیدالله نوشته بود به حضرت عرض نکرد. زیرا که می‌دانست آن حضرت به بیعت یزید راضی نخواهد شد. ابن زیاد پس از این نامه نامة دیگری نوشت برای عمر سعد که یابن سعد حایل شو میا حسین و اصحاب او و میان آب فرات و کار را برایشان تنگ کن و مگذار که یک قطره آب بچشند چنانکه حائل شدند میان عثمان بنعفان تقی زکی و آب در روزی که او را محصور کردند. پس چون این نامه به پسر سعد رسید همان وقت عمر بن حجاج را با پانصد سوار بر شریعه موکل گردانید و آن حضرت را از آب منع کردند، و این واقعه سه روز قبل از شهادت آن حضرت واقع شد و از آن روزی که عمر سعد به کربلا رسید پیوسته ابن زیاد لشکر برای او روانه می‌کرد، تا آنکه به روایت سید تا ششم محرم بیست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد. و موافق بعضی از روایات پیوسته لشکر آمد تا به تدریج سی هزار سوار نزد عمر جمع شد، و ابن زیاد برای پسر سعد نوشت که عذری از برای تو نگذاشتم در باب لشکر باید مردانه باشی و آنچه واقع می‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهی.

پس چون حضرت آمدن لشکر را برای مقاتله با او دید به سوی ابن سعد پیامی فرستاد که من با تو مطلبی دارم و می‌خواهم ترا ببینم، پس شبانگاه یکدیگر را ملاقات نموده و گفتگوی بسیار با هم نمودند پس عمر به سوی لشکر خویش برگشت و نامه به عبیدالله بن زیاد نوشت که ای امیر خداوند آتش برافروخته نزاع ما را با حسین خاموش کرد و امر امت را اصلاح فرمود، اینک حسین (علیه السلام) با من عهد کرده که برگردد به سوی مکانی که آمده یا برود در یکی از سرحدات منزل کند و حکم او مثل یکی از سایر مسلمانان باشد در خیر و شر یا آنکه برود در نزد امیر یزید دست خود را در دست او نهد تا او هر چه خواهد بکند. و البته در این مطلب رضایت تو و صلاحیت امت است.

مؤلف گوید: اهل سیر و تواریخ از عقبه بن سمعان غلام رباب زوجه امام حسین علیه السلام نقل کرده‌اند که گفت من با امام حسین علیه السلام بودم از مدینه تا مکه و از مکه تا عراق واز او مفارقت نکردم تا وقتی که به درجه شهادت رسید، و هر فرمایشی که در هر جا فرمود اگرچه یک کلمه باشد خواه در مدینه یا در مکه یا در عراق یا روز شهادتش تمام را حاضر بودم و شنیدم این کلمه را که مردم می‌گویند آن حضرت فرمود دست خود را در دست یزید بن معاویه گذارد، نفرمود.

فقیر گوید: پس ظاهر آنست که این کلمه را عمر سعد از پیش خود در نامه درج کرده تا شاید اصلاح شود و کار به مقاتله نرسد چه آنکه عمر سعد از ابتداء جنگ با آن حضرت را کراهت داشت و مایل نبود.

و بالجمله چون نامه به عبیدالله رسید و خواند گفت این نامه شخص ناصح مهربانی است با قوم خود و باید قبول کرد. شمر ملعون برخاست و گفت ای امیر آیا این مطلب را از حسین قبول می‌کنی؟ به خدا سوگند که اگر او خود را به دست تو ندهد و در پی کار خود رود، امر او قوت خواهد گرفت و ترا ضعف فرو خواهد گرفت اگر خلاف کند دفع او را دیگر نتوانی کرد، لکن الحال به جنگ تو گرفتار است و آنچه رایت در باب او قرار گیرد از پیش می‌رود. پس امر کن که در مقام اطاعت و حکم تو برآید پس آنچه خواهی از عقوبت یا عفو در این باب به عمر بن سعد با تو آن را روانه می کنم و باید ابن سعد آن را بر حسین و اصحابش عرض نماید اگر قبول اطاعت من نمودند، ایشان را سالماً به نزد من بفرستد و اگر نه با ایشان کارزار کند و اگر پسر سعد از کارزار با حسین اباء نماید تو امیر لشکر می‌باش و گردن عمر را بزن و سرش را برای من روانه کن.

پس نامه نوشته به این مضمون:

ای پسر سعد من ترا نفرستادم که با حسین رفق و مدارا کنی و در جنگ با او مسامحه و مماطله نمائی و نگفتم سلامت و بقای او را متمنی و مترجی باشی و نخواستم گناه او را عذرخواه گردی و ازبرای او به نزد من شفاعت کنی، نگران باش اگر حسین و اصحاب او در مقام اطاعت و انقیاد حکم من می‌باشند پس ایشان را به سلامت برای من روانه نما؛ و اگر اباء وامتناع نمایند با لشکر خود ایشان را احاطه کن و با ایشان مقاتلت نما تا کشته شوند و آنها را مثله کن همانا ایشان مستحق این امر می‌باشند و چون حسین کشته شد سینه و پشت او را پایمال ستوران کن چه او سرکش و ستمکار است و من دانسته‌ام که سم ستوران مردگان را زیان نکند چون بر زبان رفته است که اگر او را کشم اسب بر کشته او برانم این حکم باید انفاذ شود. پس اگر به تمام آنچه امرت کنم اقدام نمودی جزای شنونده و پذیرنده به تو می‌دهم و اگر نه از عطا محرومی و از امارات لشکر معزول و شمر بر آنها امیر است و منصوب والسلام. آن نامه را به شمر داد و به کربلا روانه نمود.
 

برگرفته از کتاب منتهی الامال، تألیف حاج شیخ عباس قمی<\/h5>

 
 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید رضا شاپورآبادی ( شنبه 88/9/28 :: ساعت 1:53 عصر )

»» یا رقیه(س)

7. مهدی مختاری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 روضه حضرت رقیه (جدید) 1,015 0:06:53
2 صدای داوودیه تو بند دلم گسسته بود - روضه (جدید) 1,059 0:07:11
3 نخواب دختر دل بابا (جدید) 1,585 0:10:47
4 لاله زاری پیش رو، پشت سر یک سحر (جدید) 1,105 0:07:30
5 صفا دادی خونمو، خونه ی ویرونمو (جدید) 967 0:06:34
6 امشب در این کنج خرابه میهمانی است 1,950 0:05:41
7 ای همه ی انتظار من، آرامش قلب زار من 1,480 0:04:20
8 کنج خرابه دخترکی رو خاک سنگ ها می خوابه 1,220 0:03:34

8. حاج مهدی میرداماد

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 گفتم به خود یا که خبر از ما نداری، یا که خیال آمدن اینجا نداری 1,130 0:03:19
2 دلم تنگه براشنیدن صدای بابام،دلم تنگه براخوابیدن روپای بابام 1,760 0:05:08
3 یا رب به آل فاطمه دنیا چه می کند 328 0:03:40
4 تا سر زدی در قلب شب 553 0:04:42

9. ابوالفضل بختیاری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 در خرابه روشنی شبم مهتابه 1,525 0:04:20
2 رویش شبیه داغ دل لاله سیاهه 1,422 0:04:03
3 روی خاک غم قصه تو را می نویسم و گریه می کنم 936 0:02:39
4 می چکد خون سرم، روی پای دخترم... 951 0:02:42

10. سعید حدادیان

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 مهر و مه را برده اند (جدید) 572 0:03:51

11. روح الله بهمنی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 چه در ویرانه، چه در گلخانه، تو هستی شمع و منم پروانه 1,014 0:02:53

12. حاج حسین سازور

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 خوش آمدی ای همه دار و ندار من یا ابتاه 2,230 0:06:30

13. احمد نیکبختیان

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 آمدی میهمانم، از غمت نیمه جانم 1,070 0:03:08

14. حسین سیب سرخی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 من بوته یاس ولا نور دو عینم (جدید87) 1,452 0:09:51
2 باز هم اومد محرم لباس ماتم بیارید (جدید87) 1,605 0:10:54
3 من دختر سلطان عالم عینم (دو دم _ جدید87) 1,035 0:07:01
4 بیا ببین عمه رسیده بابایم (جدید87) 1,223 0:08:17
5 از سفر آمدی و روشن شد (روضه _ جدید87) 801 0:05:25
6 ابتاه یا ابتاه من الذی ایتمنی 990 0:02:54
7 ای پدرجان ببین خرابه شد منزلم، از فراقت شده جان پدر خون دلم 666 0:01:53
8 کی دیده توی دنیا، سه ساله دست بسته 990 0:02:53
9 یا رقیه بنتُ الحسین 755 0:05:10

15. حمید علیمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 در این مصیبت چو نی بنالم 513 0:04:22

16. ملا باسم

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 طفله رقیه 666 0:05:40

17. حاج عبدالرضا هلالی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 قسم به اشک دیده    به یک سر بریده 420 0:03:32
2 یکی بود یکی نبود    به زیر گنبد کبود 696 0:05:54
3 سر زدی بر من در این دل شب 461 0:03:53
4 گفتم بهش بابا دارم ... 496 0:04:11
5 عمو جون پیشم بشین، دارم می رم 516 0:04:08
6 با رقیه دل من خدایی می شه 438 0:03:43

18. حاج احمد واعظی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 روضه حضرت رقیه (س) 452 0:03:50
2 ای پدر    ای پدر    جان عمه بگو 681 0:05:48
3 آن طرف طفلی سه ساله 347 0:02:57
4 عجب رسمیه رسم زمونه 618 0:05:15


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید رضا شاپورآبادی ( شنبه 88/9/28 :: ساعت 1:49 عصر )

»» مداحی دانلود کنید

1. حاج منصور ارضی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 من با غم خود ناله ها را زنده کردم (جدید87) 513 0:03:27
2 عمه جانم بنگر امشب میهمان دارم (جدید87) 1,299 0:08:50
3 بابا بابا با مادر خود فاطمه گفتم  (روضه _جدید87) 366 0:02:26
4 ابروی کبودم چه به ابروی تو رفته (روضه _جدید87) 936 0:06:20
5 شام غمهای من غمزده را آخر نیست 2,194 0:04:40
6 بابای من بابای من 2,794 0:06:39

2. حاج محمود کریمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 روضه    بیاید برای شب سوم عزا بگیریم (جدید87) 3,057 0:10:25
2 روضه    از سفر آمدی و روشن شد..  (جدید87) 2,750 0:09:22
3 من و یک عشق ، عشقی که در سینه است ...  (جدید87) 1.85 0:08:04
4 طایر گلزار وحی ، کجاست بال و پرت  (جدید87) 428 0:02:25
5 شب و ستاره دل وشراره چشمای مهتاب داره میباره  (جدید87) 1.40 0:08:10
6 عمه جان این سر منوّر را، کمکم می کنی که بردارم  (جدید87) 1,110 0:03:15
7 کی گفته من بابا ندارم 1,209 0:06:51
8 یه دختر سه ساله 657 0:05:31
9 دختر آواره ی غم ها منم 753 0:06:24
10 یا ابا المظلوم   بابا حسین 561 0:03:50

3. حاج مهدی سلحشور

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 آرامشم بابا جون با تو خوشم باجون (جدید87) 880 0:07:28
2 غم خیمه زد بر این دلم (جدید87) 582 0:04:56
3 به همره خود ببر مرا تو ای پدر زجان خود سیرم 1,110 0:03:14
4 در نبود تو هر زمان مرگم پیش رویم بود 1,870 0:06:09
5 دخترم گریه نکن، آسمونت آبی شده 153 0:02:05

4. حاج محمد رضا طاهری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 شعر و رو ضه در روز سوم (روضه _جدید87) 1,389 0:09:26
2 از سفر آمده ای و روشن شد (روضه _جدید87) 1,259 0:08:33
3 دختران گرم بازی اما من .. (روضه _جدید87) 1,331 0:09:03
4 گریه می کرد هر که چشمش بر من افتاد  (روضه _جدید87) 1,085 0:07:22
5 ای از سفر رسیده که مهمان دختری (جدید87) 1,231 0:08:22
6 ابتا یا حسین یا مظلوم (جدید87) 835 0:05:40
7 دخترت در اسارت مثل گل شد پرپر (جدید87) 1,073 0:07:17
8 عمه بابا آمده برخیز تا کاری کنیم (جدید87) 785 0:05:19
9 ارتفاع ناقه برای دخترت بلنده (جدید87) 2,191 0:09:19
10 از مقابلم پر میزنی روی بال نیزه (جدید) 1.011 0:04:17
11 الهی به رقیه (جدید) 2.091 0:08:51
12 داغ من امشب تازه تر شد، از دلم بابا باخبر شد 1,320 0:04:52
13 تازه مهمانم، ماه تابانم بابا حسین جان 1,620 0:05:40
14 الهی بمیرم برای تو نازنین من دلبر بابا 809 0:04:35
15 فخرم اینه تو دنیا که دلم با رقیه ست 692 0:05:49
16 گفت ای عمه بیا تو در بر من 895 0:12:17

5. سید مجید بنی فاطمه

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 توی شب تاریک و دل گیر اومدی (جدید) 1,239 0:08:26
2 پای من دیگه خسته است (جدید) 1,091 0:07:25
3 موسم سفر اومد عمه جان حلالم کن (جدید) 858 0:05:50
4 از سرفر آمدی و روشن شد (روضه _ جدید) 1,436 0:09:46
5 خون می چکد از این چشم و ابرو 523 0:01:29
6 نیمه شب مثل ابرهای بهار می بارم 1,472 0:04:10
7 قاصدک بابای من گم شده، اونو ندیدی؟ 415 0:03:19
8 منم رقیه تو ، سه ساله دختر تو 1,419 0:08:03

6. حاج حسن خلج

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 کاری کن عمه، پای غم به گل بشینه - روضه (جدید) 2,421 0:10:18
2 نیمه شب هنوزم بیداری آروم جونم (جدید) 1,353 0:09:12
3 دیشب تو خواب دیدم بابا .. (جدید) 2,441 0:10:23
4 چشمهای من منتظره بابام میاد 2,630 0:07:40
5 مَنِ الَذّی اَیتَمَنی عَلی صِغَرِ سِنّی 592 0:01:40


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید رضا شاپورآبادی ( شنبه 88/9/28 :: ساعت 1:48 عصر )

»» مداحی حضرت مسلم


2. حاج محمود کریمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 دوباره بوی گریه های شبونه... (جدید) 2.60 0:11:21
2 می سوزم از درد، در بین کوفه، از قوم نامرد (جدید) 616 0:02:36
3 دیده به تیغ دوخته ام ، تا مگر از دعای تو ... (جدید) 574 0:03:14
4 مردی غریب و تنها تو کوچه ها سرگردونه (جدید) 626 0:03:32


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید رضا شاپورآبادی ( پنج شنبه 88/9/26 :: ساعت 10:8 صبح )

»» عکسهای حرم حضرت مسلم

 

1. حاج منصور ارضی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 با لبی ترک خورده تا که نام تو بردم (جدید) 971 0:06:34
2  ناله های محزونم بشنو با دلی پر درد (جدید) 1,47 0:07:06
3  صبح شد یک طرف سرم افتاد (روضه _ جدید) 1,425 0:08:03



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید رضا شاپورآبادی ( پنج شنبه 88/9/26 :: ساعت 10:7 صبح )

   1   2   3   4      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دانلود مداحی
حر
کرب و بلا
یا رقیه(س)
مداحی دانلود کنید
مداحی حضرت مسلم
عکسهای حرم حضرت مسلم
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 4
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 49175
» درباره من

ساقی کربلا
حمید رضا شاپورآبادی
این وب با سایت www.aviny.com که یکی از بزرگترین سایت های مذهبی فارسی زبان است همکاری دارد.در ضمن جهت همکاری میتوانید در بخش نظرات در خواست بدهید. با تشکر

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام حسن (ع) . حضرت رقیه . کلیپ .
» آرشیو مطالب
اسفند 1387
بهمن 1387
شهریور 1387
خرداد 1387
اسفند 1386
بهمن 1386
اردیبهشت 1388
آبان 1388
آذر 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
سید مهدی

» صفحات اختصاصی

» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب